شعار همیشگی ما؛
۞ چراغ امید روشن است ۞
Saturday, 20 April , 2024
امروز : شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 2174
  پرینتخانه » آخرین اخبار, اجتماعی تاریخ انتشار : 14 مهر 1400 - 20:57 | 305 بازدید | ارسال توسط :

این ملت نمیخوانند..

اگر با این پیش فرض که ضرورت و اساس شکل گیری یک جامعه پویا و مترقی برپایه توسعه و رشد منابع انسانی خواهد بود،آنگاه باید بگوییم که دست یافتن به این ضرورت تاریخی جز با ابزار آموزش بر مبنای مطالعه و فرهنگ خوانش محقق نخواهد گردید.
این ملت نمیخوانند..

باری، عدم فرهنگ خوانش و مطالعه یکی از بزرگترین ضعف های جامعه شناسی تاریخ ما ایران زمینی ها بوده که گویی بهمن وار از قرنهای گذشته در حرکت بوده و امروزه از ما نیز سبقت گرفته و آینده اجتماعی ما را نیز را به مخاطره خواهد انداخت.
در فروردین ماه سال ۱۳۳۰ تنها چند روز قبل از خودکشی زنده یاد صادق هدایت در محله ۱۸ ام شامپیونه پاریس مشغول اتش زدن دست نوشته هایش بود و مصطفی فرزانه که ازبدو نوجوانی توسط دکتر صادق گوهرین به او معرفی شده و همواره خودش را شاگرد و مرید او می دانست و آنگونه که خود بعدها در کتاب ((آشنایی با صادق هدایت)) به این خاطره تلخ اشاره میکند که استاد چرا دست نوشته های خود را آتش میزنی،هدایت به شکل ناباورانه ای در پاسخ میگوید:((این ملت نمیخوانند و اگر هم بخوانند …..)).
از درد و رنج و شدت آلام یکی از نوابغ داستان نویسی ادبیات معاصر ایران و همچنین ریشه های تاریخی و علت این گرفتاری بزرگ اجتماعی که در تخصص و فهم این نگارنده نبوده که بگذریم اما بی گمان باید به این مهم اشاره کرد که رنج هدایت به مانند تمامی نخبه گان و اندیشمندان جوامع بشری نسبت به جهل و جنون تاریخ بوده که ریشه های آن را باید در این ضعف بزرگ جامعه شناسی جستجو کرد.
در جامعه ای که فرهنگ شفاهی جایگزین فرهنگ مطالعه و خوانش میگردد،متعاقب آن دروغگویی،یک کلاغ و چهل کلاغ،نادانی و حماقت،بدجنسی،موذی گری وتملق و چاپلوسی و فرهنگ لمپنیسم جایگزین ارزشهای والای انسانی چون راستی و یکرنگی گردیده و در نهایت آن جامعه ،محکوم به سقوط و انحطاط اجتماعی واخلاقی خواهد بود.
بی گمان متولی آموزش در همه جوامع ،حاکمیتها و دولتها خواهند بود.فرهنگ خوانش و مطالعه نیز یک امر اکتسابی بوده که میبایست به مانند سایر مهارت ها از بهداشت فردی گرفته تا سایر امور فردی و غریزی از اوان کودکی آموزش داده شود و این نگرش، نیازمند بسترسازی از دوران خردسالی در محیط خانواده است.
انسانی که میخواند، می اندیشد،عمیق میشود،دم فرو می بندد ،افراط و تفریط نمیکند، گفتاری را بدون مستندات و منابع موثق نمی پذیرد، در مقابل حقیقت سر تعظیم فرود می آورد صبور می شود، قضاوت آنی نمیکند، به کنه موضوع پی میبرد و استوار و راسخ بر حقیقت پافشاری میکند،منافع خود را به خوبی تشخیص میدهد و میداند که راز شکوفایی یک جامعه و حرکت به سوی جامعه مدنی در ترجیح دادن منافع اکثریت بر منافع فردی و زودگذر است و در گذر زمان پراگماتیسم و درک درستی از جهان پیرامون خود پیدا میکند و آزادی و استقلال و امنیت خود را در گرو آزادی و آزاد اندیشی سایر همزیستان خود میداند.
اگر فرانسه توانست پس از انقلاب درخشان فرانسه و بطرف نمادین ترین کشور آزادی و جامعه مدنی حرکت کند و سایر سازها و تحولات آزادیخواهی و انقلابی جهان را با خود هم کوک کند صرفاٌ به دلیل داشتن دانتون ها و روبیسپرها و ده ها چهره انقلابی دیگر نبود بلکه دولتمردان آن کشور همگام با ارتباط با سایر کشورهای جهان با بسترسازی در زمینه اجتماعی و توسعه آن به موازات توسعه اقتصادی و سیاسی، فرهنگ خوانش و مطالعه را به گونه ای ریل سازی کردند که امروزه هر فرانسوی بطور متوسط ۲۰ جلد کتاب در سال میخواند و علیرغم رشد و گسترش فرهنگ کتاب خوانی بصورت الکترونیکی و ابزارهای دیگری چون پادکست ها و سایر امکانات مدیایی و رسانه ای، بر اساس تحقیقی جامع و گسترده در سال ۲۰۱۸ مردم فرانسه همچنان علاقمند به خرید کتاب و مطالعه آن بصورت فیزیکی بوده که این نشان از اهمیت فرهنگ کتابخوانی و حفظ کتاب در خانه بعنوان المانی از هویت و فرهنگ ملی آنها است.
در همین راستا بر اساس تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۹ توسط مرکز ملی کتاب فرانسه صورت گرفت،۶۳ درصد فرانسویان علاقمند به خواندن بیش از ۲۰ جلد کتاب بطور متوسط در سال بوده و دلایلی نظیر لذت مطالعه،رها شدن از زندگی روزمره،شناخت دنیاهای دیگر و تعمیق اطلاعات و دانش فردی خود را از مهم ترین عوامل فرهنگ خوانش و مطالعه بر شمرده اند و کتاب خواندن را یکی از بزرگترین تفریحات در کنار بیرون رفتن با دوستان و گردش های فرهنگی میدانند. جای تعجب نیست که امروزه نام انقلاب فرانسه و دستاوردهای آن پس از گذشت حدود ۲۵۰ سال از آن، مرزهای اروپایی را درهم نوردیده و همچنان برای سایر جوامع بشری، نمادی از آزادی و خردگرایی است.اما شوربختانه باید گفت که این پتانسیل عظیم فرهنگی نه تنها تبدیل به یک کارکرد عظیم فرهنگی و به تبع آن سبب توسعه اجتماعی و پلی ارتباطی میان فرهنگ ایران زمین و سایر کشورها نگردیده بلکه باید اعتراف کرد که آن اندک مطالعه ای که توسط فرهنگ مکتب خانه ها به نسل های قدیم انتقال داده میشد و تاثیر آن نیز بصورت کتابخانه کوچکی در معماری داخلی خانه های ایرانی چشم نوازی میکرد نیز از بین رفته است که این خود از نشانه های افول بیش از پیش فرهنگ و سرانه مطالعه کتاب در ایران است.
براساس یکی از گزارش های منتشر شده و مصاحبه با وزیر وقت ارشاد در سال ۱۳۹۹ ،۵۹% درصد ایرانیان علاقمند به خواندن کتابهای غیر درسی نبوده و کودکان و نوجوانان صرفاٌ برای رفع تکلیف و آن هم از روی اجبار تکالیف درسی را انجام میدهند.و این حجم از ویرانی در نظام آموزشی را باید در بی تدبیری متولیان اموزشی و فرهنگی کشور در راستای عدم اصلاح نظام اموزشی ناکارآمد و همچنین عدم سعی و کوشش در راستای نهادینه کردن این ضرورت فرهنگی مهم جستجو کرد.

نویسنده : ارشک کیانی- کارشناس ارشد روابط بین الملل
برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.