شعار همیشگی ما؛
۞ چراغ امید روشن است ۞
Saturday, 20 April , 2024
امروز : شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 2353
  پرینتخانه » آخرین اخبار, یادداشت تاریخ انتشار : 08 آبان 1400 - 11:26 | 272 بازدید | ارسال توسط :
به مناسبت دومین سال درگذشت اعظم طالقانی؛

انسانی بزرگ در قامت یک بانوی مجاهد و فرهیخته

در سپهر هستی، زن مقام تعریف شده ای دارد و در زمین خاکی تعریف دیگری ! در نظام هستی زن یک انسان بسیار والا، خداشناس و سرفراز در بندگی رب العالمین و دارای احساس مسئولیت انسانی - الهی در همه عرصه هاست.
انسانی بزرگ در قامت یک بانوی مجاهد و فرهیخته

عکس؛ از چپ به راست: عیسی سحرخیز ، مصطفی ایزدی ، جمال ایزدی ( عضو انجمن نیست، میهمان مراسم بود) و محمدجواد مظفر)

اما متاسفانه در جوامع زمینی، برای زن آن اعتبار و ارزش واقعی و آسمانی را قائل نیستند و این پدیده ارزشمند خلقت را ییرو و تابع مرد و بی نصیب از بسیاری از امتیازات انسانی تعریف می کنند. نمی دانم از کجای تاریخ، خصلت مردسالانه بر روابط اجتماعی آدمیان و در حوزه های غیر از روابط خصوصی زن و مرد، در میان مردها بروز پیدا کرده که به مرور به جنبه های اجتماعی و فکری و فرهنگی جامعه تبدیل شده است. اسفبار است که حتی در قرون جدید و این همه هیاهوی طرفداری از زنان، چه در غرب و چه در شرق، نگاه جنسیت، خارج از طبیعت و فیزیولوژی زن و مرد، همچنان بر مبنای برتری مرد نسبت به زن در مقولات انسانی و بشری، جاری و ساری است. در کشور های عقب نگه داشته شده، که آموزه های غلط قوم گرائی و قبیله گردانی، حرف اول را در پیش گیری از پیشرفت زنان می زند، بیشتر از کشورهای پیشرفته، شاهد بلای غیر انسانی حاکم بر روابط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی زن و مرد هستیم.
در کشور ایران هم که از قرن های پیش، همین فرهنگ و همین رویه جریان داشت، برای حضور فغالانه زنان در ابعاد گوناگون اجتماع، موانع جدی ای ایجاد شده بود، که امید می رفت با پیروزی انقلاب اسلامی و ظهور دولتمردان و حاکمانی روشن بین و شجاع و آگاه و توانمند، جریان بی توجهی به همطرازی زنان و مردان در فرایند تصمیم گیری و اجرائی و مدیریت جامعه، متوقف شود و همان گونه که در آموزه های اصیل اسلامی و مبتنی بر قرآن و عترت تعریف شده است، معمول گردد، اما با دریغ باید گفت در این چهل و چند سال مشاهده کردیم که بعضی از فشار های برون دولتی و ندانم کاری ها و ضعف قدرت مدیران اصلی در مقابل هجمه معتقدان به مردسالاری، عملا آرزو ها و امید های اندیشه ورزان دردآشنا و پژوهشگران آزاداندیش حوزه زنان را به یاس تبدیل کردند. با این وجود در آسمان نو گرائی و آرمان خواهی ملت ایران ستاره های پر نوری درخشیدند و با رفتار و کردار و گفتار خود، بر باور متحجران و زن ستیزان، خط بطلان کشیدند و آموزه های اصیل اسلامی و انسانی را به دیگران یادآور شدند، هر چند با دنیائی از موانع و مشکلات گوناگون مواجه شدند. یکی از این ستارگان درخشان، زنی برگزیده از خانواده ای برگزیده به نام اعظم طالقانی بود که نامش در تاریخ معاصر ایران به نیکی برده خواهد شد.
این بانوی بزرگ ایران زمین ، چنان انسان بزرگ و شریفی بود که بسیاری از مردم ایران به احترام نام او دست به سینه می ایستند و همیشه و همه جا یادش را گرامی می دارند. خانم اعظم علائی طالقانی فرزند عزیز و رشید آیت الله سید محمود طالقانی، از جمله شخصیت های ارزنده ای بود که سرگذشت و مراحل زندگی پرجوش و خروش او می تواند به عنوان یک الگوی امروزی دختران و زنان و حتی مردان سر زمینمان، با زمینه رفتارهای دینی ، اخلاقی ، انسانی، و آزادیخواهانه باشد. چگونه می توان تصویری از یک زن فعال و همیشه در صحنه، که خود را یک رجل سیاسی می دانست، در ذهن ترسیم کرد و از شیوه زندگی و مبارزات منطقی، حق طلبانه و دین محور او در طول بیش از ۶۰ سال، درس نگرفت ؟ هم او که واقعا در دانش و سابقه مبارزاتی و تدین، فراتر از بعضی از رجال سیاسی شناخته شده حاکم بر ایران بود. او فرزند مفسر بزرگ قرآن که همه جوانی اش را پا به پای پدر گذرانده و از خود شخصیتی گرانقدر ساخته بود. وی از این نظر خود را یک رجل سیاسی می دانست که نمی توانست بپذیرد از قانون و متون دینی که با آن ها نفس کشیده و بزرگ شده بود یک تفسیر مردسالارانه ارائه شود و نیمی از نفوس جامعه را که سرشار از نخبگان و اندیشمندان است از کار و رشد و درخشندگی در عرصه های گوناگون باز دارند. نخبگان و فرهیختگانی که بالقوه مستعد هر نوع فعالیت اجتماعی، مدیریتی و مناصب حکومتی هستند.
بدیهی است اعظم را نباید به صرف این که فرزند آیت الله طالقانی است نگاه کرد. اگر چه او از برکت وجود پدری دانشمد، انقلابی، متدین و بسیار شریف و مردمی، بهره های فراوان برده بود و از درخت پربار پدر میوه ها چیده بود، اما خودش یک طالقانی دیگر بود . اعظم جنسیت را در تکاپوی اجتماعی و سیاسی و بلند نگری به رسمیت نمی شناخت و خویشتن را زندانی تنگ نظری ها و محدودیت های تحمیلی نمی کرد. البته خانم اعظم طالقانی هیچ گاه بر طبیعت جنسیت خود که بر ساماندهی زن و مرد حاکم است نشورید. او مانند دیگر زنان جامعه با تشکیل خانواده، آن هم در سنین بین جوانی و نوجوانی، تشکیل خانواده داد و با تربیت ۴ فرزند، شایستگی خود را در مقام مادری هم نشان داد. صادق، فرزند اول او دارای عارضه ذهنی و جسمی بود که مراقبت بیشتری را می طلبید و خانم طالقانی با تمام علاقه و محبتی که داشت برای او وقت می گذاشت. یکی از آشنایان ایشان در خاطراتش می نویسد: « در هر دیداری که با اعظم طالقانی داشتم، ایشان بلا استثنا همیشه بر این نکته اشاره می کردکه زندگی دنیا دار امتحان است. از سختی ها نهراسید. حتی درباره فرزند معلولش بر این اعتقاد بود که این یک امتحان الهی است تا شاید با خدمت کردن من به این معلول می کنم به فلاح و رستگاری نائل آیم. او نقل می کرد صادق گاهی ساعت ۱۲ شب می گفت مرا به پارک ببر و با این که تازه از کار آمده بودم او را سوار ویلچر کرده و به پارک کی بردم.» ( رضا احمدی، استاد دانشگاه – یادداشت: یاور روزهای سخت. – در کتاب راه نا تمام – مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی – آذر ماه ۱۳۹۸ ). از طرفی او همسرداری و مادری و بچه داری را بهانه خانه نشینی نکرد و چون یک شیر زن زمان شناس در متن رویداد های جامعه حضور داشت و هرگز سر به فرمان کسانی که نمی خواستند او را در جامعه فعال باشد، خم نکرد. همزمان با زندگی در خانه همسر، درس خواند و پس از دریافت دیپلم به دانشگاه رفت و لیسانس زبان و ادبیات فارسی گرفت، آنگاه به جامه پر خیر و برکت معلمی درآمد بعد از چند سال آموزگاری در دبیرستان های تهران، به اتفاق خواهرش مدرسه تاسیس کرد و و آن را مدیریت نمود. در آن هنگام او در دو جبهه فرزند تربیت کرد، در منزل فرزندان خویش را و در مدرسه فرزندان مردم را .
اعظم علائی طالقانی به موازات این فعالیت های تحصیلی و آموزشی و تربیتی، در فعالیت های فرهنگی و سیاسی و مبارزاتی هم بسیار کوشا بود. کنش های سیاسی او که ناشی از آموزه های پدر و احساس مسئولیت دینی و انسانی و ملی او بود، وی را به سیاهچال های پر از سختی و شکنجه و فریاد رژیم پهلوی کشاند و او را اسیر دژخیمانی نمود که همچون مرتجعین نمی خواستند او را در صحنه اجتماع ببینند و زن مومنه را فقط لایق همسرداری و خانه نشینی و زائیدن و رسیدگی به فرزند فرمان می دادند ، فرمان نه از نوع بخشنامه ای و موعظه گرایانه ، که زیر شلاق و شکنجه و شیون، اما این شیر زن همه صحنه ها یک ضعیفه نبود، بلکه مجاهد فی سبیل الله و یک بانوی قد برافراشته در مقابل ستمگران و زورمندان و واپسگرایان بود. او اعظم طالقانی بود. این سختی ها و رنج ها و فشار ها ادامه داشت تا انقلاب مردم ایران به پیروزی رسید.
دراین نوشته کوتاه نمی شود از تاریخ انقلابی که در سال ۵۷ به پیروزی رسید گزارش مفصلی ارائه کرد، اما می توان یادآوری کرد که پیروزی انقلاب مرهون سال ها گرفتاری و رنج و بیدارگری اشخاص روشنفکر و دردشناس و انقلابی از سراسر ایران اسلامی بود و زنان و مردان فراوانی همچون طالقانی ها پا در رکاب داشتند تا توانستند رژیم بدنامی را سرنگون کنند و نوید آینده خوبی را به مردم عقب نگه داشته شده، بدهند. اما متاسفانه به مرور، شخصیت های انقلابی و چهره های مردمی و عناصر روشنفکر و توانا از صحنه مدیریت بعد از انقلاب کنار گذاشته یا حذف شدند و سرنوشت مردم به گونه ای دیگر رقم خوردرد، گونه ای که امروز شاهد آن هستیم و البته توصیف دردناک آن در این نوشته میسر نیست، بگذریم.
سیده طالقانی، این قهرمان اندیشمند و مبارز و متواضع و محجوب، با پیروزی انقلاب اسلامی، کار را پایان یافته تلقی نکرد و بیکار ننشست. ابتدا برای سازماندهی و فراهم کردن زمینه فعالیت های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی زنان و دختران فعّال در عرصه مبارزه و انقلاب، تشکل سیاسی فرهنگی « جامعه زنان انقلاب اسلامی » را بنیان نهاد و تا ۴۰ سال آن را مدیریت کرد و نگذاشت چراغ آن را – هرچند مانند سایر تشکل های مردمی، کم فروغش کرده بودند – آن را مدیریت کرد. می دانیم که در کشور ما تحزب و تشکل گرائی زمینه رشد و بالندگی و فعالیت دامنه دار و فراگیر ندارد و بانیان هر حزب و گروه و دسته می بایست با چنگ و دندان از تشکل خود محافظت کند، خانم طالقانی هم در این مورد پایمردی نشان داد و توانست تعدادی از علاقه مندان به خود را در جامعه زنان انقلاب اسلامی نگه دارد و در مواقع لازم به ویژه هنگامی که باید مردم را به صحنه بکشاند و یا موضعی را اعلام نماید و یا تحرک جدیدی ضرورت پیدا کند، وارد عرصه می شد و به وظیفه مذهبی و ملی خود عمل می کرد. او به راستی، ضرورت وجود احزاب و تشکل های سیاسی را برای اداره جامعه و جلوگیری از انحراف حکومتگران سودمند می دانست و بر این باور بود که باید احزاب و گروه ها و کانون های مردمی هرچه بیشتر تقویت شوند.
او در نقد اجزای حاکمیت مواردی را شرح می دهد: « از روز های نخست انقلاب، هر زمان که ما انتقادی را مطرح می کردیم، آن را معادل تضعیف ساختار ها می گرفتند، در حالی که با بیان مشکلات و کاستی ها راهی را برای اصلاح پیش روی حاکمیت قرار داده میشد. به همین دلیل است که مطبوعات آزاد و احزاب مستقل را دو بازوی دمکراسی می دانند.اگر از روز های نخست انقلاب به ما اجازه می دادند نقد های صادقانه و مشفقانه خود را بیان کنیم و در مصائب و مشکلات ارائه طریق کنیم، حالا شاهد این همه اختلاس و تبعیض و ناکارآمدی ساختار ها نبودیم. ….. این حق مردم است که از همه امور اطلاع داشته باشند و پیگیر حقوق از دست رفته خود باشند. در اینجا اهمیت جایگاه دستگاه قضا آشکار می شود. وظیفه قوه قضائیه اجرای قانون و برخورد با متجاوزین به حقوق مردم به دور از هرگونه تبعیض است. در این صورت است که فضا برای رشد و خلاقیت فراهم می شود. قوه قضائیه از مهمترین و اساسی ترین پایه های هر نظام و حاکمیتی است و دو قوه مجریه و مقننه که مسئولیت آن ها اداره امور اجرائی و قانون گزاری است، تحت الشعاع قوه قضائیه هستند. اگر در قوه قضائیه بی عدالتی و تبعیض و برخورد جناحی وجود داشته باشد، از دو قوه دیگر نمی توان انتظار داشت در جامعه عدالت را رعایت کنند و حقوق انسانها را محترم شمارند. ملت ها اعمال حاکمیت ها و مسئولان را الگو قرار می دهند و از این رو چنانچه فساد در جامعه ای رسوخ کندو هنجار ها بدل به نا هنجاری ها شود، برای دریافت علل ظهور فساد ( تباهی استعداد های بالقوه ) ابتدا قوه قضائیه مورد ارزیابی و قضاوت مردم قرار خواهد گرفت و سپس راه چاره را در اصلاح قوای دیگر می توان پیدا کرد.چنانچه مشفقان صادق وطن پرست نسبت به رفتار مسئولان معترض شوند، انتظار آنان و متعهدان دانای کشور این است که به تلاش آنان توجه شود و از ابزاری مانند تهدید که حس اعتماد را کاهش می دهد دوری جویند و چون اینگونه رفتار ها به نام « الله» صورت می گیرد، نقش فوق العاده ای در تضعیف اعتقادات مردم خواهد داشت و تاریخ هم بهترین قضاوت را خواهد کرد.» ( پیام ابراهیم – شماره ۳۵ – آبان ماه ۱۳۹۸)
خانم طالقانی در گوشه ننشسته بود تا به عنوان یک روزنامه نگار، فقط نصیحت کند و به دیگران پند بیاموزد، بلکه به عنوان یک فعال سیاسی آماده شد که وارد حاکمیت عصر جمهوری اسلامی شود تا هر اقدامی از دستش بر می آمد انجام دهد و تاثیر خود را بگذارد. به همین دلیل برای مشارکت بیشتر در امور کشوری، خود را نامزد نمایندگی اولین دوره مجلس شورای اسلامی کرد و با رای قاطع مردم تهران به مجلس راه یافت و به مدت ۴ سال در بهترین دوره مجلس شورای اسلامی بعد از انقلاب، حضوری پر رنگ داشت .
خانم طالقانی در بستر « جامعه زنان انقلاب اسلامی» از ابتدای تشکیل آن به فعالیت های فرهنگی می پرداخت. کلاس آموزشی تشکیل می داد و تفسیر قرآن می گفت و در تربیت زنان آزاد اندیش و خوش فکر تلاش می کرد. به قول یکی از اندیشمندان دلسوز و آزادیخواه: « در جامعه مدنی ایران، « جامعه زنان انقلاب اسلامی» قدیمی ترین نهادی است که از اوائل جمهوری اسلامی تاسیس کرد و تاکنون ادامه دارد. ئبسیاری از ما دیده ایم که سال های مدیدی هر روز عصر را تا پاسی از شب در این موسسه می گذراند. گرچه نهادی بیشتر قائم به فرد بود امّا امکانی بود که فرصت های فراوانی برای مغضوبان و سوته دلان فراهم می کرد که گرد هم بیایند و از غربت به درآیند. نشست های تحلیلی و آموزشی فراوانی از دگراندیشان برپا می کرد و برونداد های ارجمندی داشت که مجموعه خاطرات ارزشمند مهندسعزت الله سحابی از جمله آن ها بود.» ( عمادالدین باقی، فعال سیاسی و مدافع حقوق زندانیان . یادداشت: او که به راستی اعظم بود – راه نا تمام – ص ۱۶)
بانو طالقانی پس از را اندازی تشکل جامعه زنان انقلاب اسلامی،و در راستای فعالیت های فرهنگی خود به فکر انتشار نشریه افتاد و ماهنامه « پیام هاجر» را با مطالبی سودمند و علمی و آموزنده وارد بازار مطبوعات کرد. این مجله با ارزش در مدت ۲۳ سال منتشر شد تا این که به هنگام تعطیلی روزنامه ها و نشریات اصلاح طلب ، چراغ آگاهی بخشی پیام هاجر را نیز هم خاموش کردند. البته پیش از آن هم یک بار دیگر نشریه وزین و سودمند پیام هاجر، موقتا تعطیل شده بود. تعطیلی این مجله ارزشمند در اردیبهشت ما ۱۳۷۹ باعث این نشد که خانم طالقانی از فعالیت مطبوعاتی و روزنامه نگاری دست بردارد، بلکه با مرارت ها و دوندگی های زیاد توانست مجوز انتشار ماهنامه معتبر و خوب « پیام ابراهیم » را دریافت کند. از مرداد ماه ۱۳۹۳ پیام ابراهیم منتشر شد، اما مشکلات مالی به این بانوی بزرگوار اجازه نمی داد که این نشریه ارزشمند را هر ماه به دست علاقه مندانش برساند، لذا « پیام ابراهیم» از آغاز انتشار تا آبان ماه ۹۸ یعنی چند روز پیش از درگذشت خانم طالقانی فقط ۳۵ شماره منتشر شد. نکته درخور توجه این که این بانوی بزرگوار و پر محبت برای دریافت مقاله و یادداشت از نویسندگان و روزنامه نگاران، خودش تماس می گرفت و موضوع کلی هر شماره از پیام ابراهیم را پیشنهاد می داد . نگارنده نیز چند باری توفیق این را داشت که به دستور و پیشنهاد او برای نگارش مقاله ، پاسخ مثبت دهد، چرا که من از زمانی که این اسوه نجابت و پاکدامنی و شجاعت را می شناختم، ارادتمند او بودم و هر گاه تماس می گرفت که کاری – غیر از نوشتن مقاله یا یادداشت – برای او انجام دهم، به احترام شخصیت بزرگش، با کمال علاقه انجام می دادم و آن را تا حصول نتیجه پیگیری می کردم، اگر چه بعضی از مشکلاتی که داشت، به دست بنده به نتیجه نمی رسید.
زنده یاد اعظم علائی طالقانی از هر راهی که ممکن بود و به هر وسیله مشروعی که در اختیار داشت ، حتی با چندین مرتبه نامزد شدن برای ریاست جمهوری ، حرفش را به مقامات بلند پایه کشور می رساند تا هم از حقوق مردم و محرومین دفاع کند و هم دیدگاه انسانی و اسلامی خویش را به جامعه و افکار عمومی منتقل نماید و نیز با نوشتن نامه های درس آموز و هشدار دهنده خطاب به مقامات ارشد نظام، خواسته های خود مردم اصلاح طلب ایران را با آنان در میان می گذاشت، به گونه ای که به قول استاد عمادالدین باقی: « اعظم طالقانی با نوشتن نامه های سرگشاده اش سنگری شده بود برای آنان که می خواستند حقیقتی بگویند یا بشنوند. در آن فضای سنگین شهامتش سبب شد که استاد عالیقدرمان آیت الله منتظری با یادآوری یک حکایت تاریخی بگویند اگر یک مرد باشد اعظم طالقانی است.» ( همان)
سخن کوتاه این که خانم اعظم طالقانی، پس از یک دوره بیماری، عصر روز چهارشنبه هشتم آبان ماه ۹۸ دنیای پر از رنج را وا گذاشت و به ملکوت اعلا پا گذاشت. پیکر این بانوی ۷۶ ساله با حضور شخصیت های سیاسی و فرهنگی و در میان غم و اندوه فراوان دوستدارانش تشییع و در آرامستان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. رحمت الله علیها. در رثای فقدان این بانوی بزرگوار جمعی از دوستان و همراهان فکری اش با نوشتن یادداشت و مقاله و ایراد سخنرانی و نیز بسیاری از شخصیت های ملی و تشکل های سیاسی و فرهنگی و مدنی، با ارسال پیام یاد و خاطره اورا گرامی داشته و نامش را زنده نگه داشتند.

نویسنده : مصطفی ایزدی
برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.